خون معمول ترین مایعی است که جهت انجام آزمایش مورد استفاده قرار می گیرد.بررسی های خونی به منظور ارزیابی بسیاری از فرآیندها و اختلالات بدن به کار می روند. بررسی ها معمول شامل ارزیابی مقادیر گلبول های سفید و قرمیز خون و نیز سنجش سطح آنزیم ها ، چربی ها، فاکتورهای انعقادی و هورمون ها می گردد . بررسی های خونی اغلب به یکی از دلایل زیر انجام می گیرند :
1-تایید تشخیص (مثال ، سطح بالای نیتروژن اوره (BUN) و کراتینین خون نشانگر نارسایی کلیوی می باشد ) .
2- رد یک مشکل بالینی ( مثال : طبیعی بودن مقدار پتاسیم خون ، وجود هیپو کالمی را رد می نماید ) .
3-ارزیابی درمان (مثال : سنجش سطح گلوکز برای پایش درمان بیماران دیابتی با اندازه گیری زمان ترومبوپلاستین جزئی به منظور تنظیم هپارین درمانی ) .
4-تعیین پیش آگهی بیماری (مثال : کاهش شمارش سلول های CD4 که بازتابی از پیش آگهی نامطلوب مبتلایان به ایدز (AIDS) است ) .
5- غربالگری بیماری ( مثال : تعیین سطح آنتی ژن اختصاصی پروستات به منظور تشخیص سرطان پروستات ).
6-تعیین دوز موثر دارو و جلوگیری از مسمومیت (بدین ترتیب که اوج و نزول سطح دارو در زمان های خاصی تعیین می گردد ).
روش های جمع آوری خون
سه روش کلی خونگیری عبارتند از : وریدی ، شریانی و پوستی. خونی که از این نقاط گرفته می شود، از چندین جنبه ی مهم با یکدیگر تفاوت دارد: به عنوان مثال ، خون شریانی در ریه ها حاوی اکسیژن شده و از قلب به سوی اندام های بدن پمپ می شود.
ترکیب این خون در سرتاسر بدن اساساً یکنواخت است. ترکیب خون وریدی به نوع فعالیت سوخت و سازی اندام یا بافتی که از آن منشا می گیرد ، بستگی دارد. خون وریدی در مقایسه با خون شریانی ، اکسیژن اندکی دارد. تفاوت میان خون وریدی و شریانی اغلب در اندازه گیری pH ، غلظت CO2 ، سطح گلوکز ، اسید لاکتیک و آمونیاک آشکار می گردد. از سوی دیگر خونی که از سوراخ کردن پوست به دست می آید ، مخلوطی از خون وریدی و شریانی است . این خون حاوی مایع داخل سلولی و میان بافتی نیز می باشد .در حال حاضر متداول ترین راه خونگیری ، سوراخ کردن ورید است .
خونگیری وریدی
وریدها به سبب سهولت در خونگیری ، اولین محل جمع آوری خون محسوب می شوند. این روش نسبتاً بدون عارضه است. معمولاً خونگیری وریدی از یک ورید سطحی انجام می گیرد . ناحیه ای که بیش از همه مورد استفاده قرار می گیرد، حفره قدامی آرنج در بازوست ، زیرا در این نقطه چندین ورید سطحی بزرگ وجود دارند . بیشترین ورید های مورد استفاده ، ورید سفالیک ،بازیلیک و ورید میانی آرنج است.وریدهای مچ دست ، پشت دست نیز استفاده می شوند. چنانچه خونگیری وریدی از اندام های فوقانی امکان پذیر نباشد، ورید فمورال ، مناسب ترین ورید قابل دسترسی برای خونگیری است.
عوارض بالقوه خونگیری
• خونریزی : پس از خونگیری ، محل سوراخ وریدی را فشار دهید یا باند فشاری برآن ببندید. محل خونگیری را از نظر خونریزی بررسی نمایید.
• هماتوم : تداوم تراوش خون از ورید می تواند موجب بروز هماتوم زیر پوستی شود و ناحیه کبود بزرگی را به وجود آورد. معمولاً با اعمال فشار روی ناحیه خونگیری ، تا هنگام لخته شدن خون ، می توان از بروز آن جلوگیری نمود.در صورت ایجاد هماتوم ، استفاده از کمپرس گرم می تواند موجب تسریع بازجذب خون گردد.
• عفونت : بیمار را راهنمایی کنید تا محل خونگیری وریدی را از نظر وجود قرمزی ، درد ، تورم یا حساسیت بررسی نماید. چنین وضعیتی در مبتلایان به ضعف ایمنی ، یا بیمارانی که غده لنفاوی بالای محل خونگیری را برداشته اند، شایع است.
• سرگیجه و غش کردن : در صورت بروز چنین حالاتی به بیمار کمک کنید تا بنشیند یا بخوابد. پایین آوردن سر در میان زانوها یا استفاده از نمک های استنشاقی نیز می تواند موثر واقع گردد.
خونگیری شریانی
خون شریانی به منظور اندازه گیری اکسیژن، CO2 و pH مورد استفاده قرار می گیرد. به مجموعه این آزمون ها، گازهای خون شریانی (ABGs) گفته می شود. اگر بیماری نیازمند نمونه گیری های مکرر باشد ، در آن صورت معمولاً از سوند شریانی ثابت استفاده می شود.خونگیری شریانی برای موارد خونگیری های تک موردی ، یا نمونه گیری های غیرمتداول استفاده می شود.
خونگیری شریانی در مقایسه با خونگیری وریدی دشوارتر است و بیشتر موجب ناراحتی بیمار می گردد. شریان های براکیال و رادیال معمول ترین نواحی خونگیری شریانی می باشند. معمولاً از نمونه گیری از شریان فمورال اجتناب می شود، زیرا اغلب پس از انجام خونگیری دچار خونریزی می گردد، که به علت پوشیده بودن محل خونگیری با ملافه های بستر ، ممکن است از نظر دور بماند. امکان دارد پیش از کشف مشکل ، بیمار مقدار زیادی خون از دست بدهد.
خونگیری از پوست (پاشنه پا)
خونگیری پوستی (که گاهی به آن خونگیری مویرگی نیز می گویند) روش انتخابی خونگیری در اطفال و به خصوص نوزادان است ، زیرا مقادیر زیاد خونی که در خونگیری های مکرر وریدی گرفته می شود ، ممکن است منجر به کم خونی گردد . با این حال ای روش برای بیماران بزرگشال نیز استفاده می شود.
محل های معمول خونگیری پوستی عبارتند از : نوک انگشتان ، نرمه گوش و پاشنه پا . در بزرگسالان و بچه های کوچک معمولاً از نوک انگشتان استفاده می شود. پاشنه پا رایج ترین محل مورد استفاده برای نوزادان است. از نرمه گوش می توان برای خونگیری از بالغین و بچه های بزرگتر استفاده کرد. به علاوه ، از خون نرمه گوش می توان برای بدست آوردن خون مویرگی شریانی به عموان جایگزینی احتمالی برای خون شریانی ، جهت تعیین pH ، PCO2 و PO2 استفاده نمود.
همگام با تغییر در جنبه های اقتصادی و ارایه خدمات درمانی ، استفاده از خونگیری پوستی احتمالاً رو به افزایش خواهد گذاشت و پایش های خونی در درمانگاه های معاینات سرپایی بیشتر خواهد شد و آزمون های بالینی بیشتری در مجاورت بستر بیمار و با استفاده از خونگیری پوستی انجام خواهد گرفت.
زمان جمع آوری خون
بسیاری از نمونه های خون را می توان به صورت تصادفی در زمان دلخواه گرفت ، اما برخی از آنها باید در زمان خاصی گرفته شوند. به عنوان مثال نمونه گیری برای سنجش لیپوپروتئین ها باید از رعایت 12 تا 14 ساعت ناشتایی (به استثنای آشامیدن آب) گرفته شود ، زیرا مصرف غذا می تواند سطح لیپوپروتئین ها را تغییر دهد. سطح گلوگز به مصرف غذا بستگی دارد . از این رو ، نمونه های گلوکز خون ناشتا نیاز به رعایت 8 ساعت ناشتایی دارند. آزمون های تحمل گلوکز نیازمند تعیین سطح گلوکز ناشتا و همچنین سطح گلوکز نمونه هایی دارد که در زمان های 30 دقیقه ، 1 ساعت، 2 ساعت ، 3ساعت و گاهی 4 ساعت پس از مصرف گلوکز گرفته می شود.
نمونه هایی که جهت کنترل دارودرمانی گرفته می شوند، باید در زمان های به خصوصی که تابع روش مصرف دارو (مانند خوراکی یا داخل وریدی )، فواصل میان دوزها، ویژگی های جذب دارو و نیمه عمر داروست ، گرفته شوند. سنجش دارو به ویژه در بیماران تحت درمان های دارویی (از قبیل داروهای ضد آریتمی ، بذونکودیلاتورها ، آنتی بیوتیک ها، داروهای ضد تشنج و کاردیوتونیک ها ) اهمییت زیادی دارد ، زیرا حد مرز “ایمنی” میان سطح درمانی و سطح سمی دارو بسیار باریک است. سطح خونی در زمان اوج غلظت دارو (یا حداکثر غلظت) یا نزول غلظت دارو (یا حداقل غلظت) سنجش می شود. اوج غلظت برای بررسی مسمومیت و حداقل غلظت برای تعیین سطح مطلوب درمانی مورد استفاده قرار می گیرند.